امیر اولویت

قبل از اینکه دست های درخت نور رو لمس کنه
اول پاهاش تاریکی رو تجربه کرده
گاهی برای رسیدن ب نور
اول باید از تاریکی عبور کرد
ببین نمیدونم اصن دارم راهو خوب میرم
گرچه هرچی دارم میرم فقط ا نور دور میشم
هرچی دلم سیاه میشه جیبام پر پول میشن
نمیدونم چی بینشونه که چشام کور میشن
همه زدین رفتین سیس رو پله برقی
ماهم کف خیابون جلومون میک مشتی
همه هدفارو ریختیم تو کوله پشتی
جای وایسادیم نیسته اثری خورشید
بری جلو میخوری ا خاک ریز پشتی
ا پشت‌ میزنن اینجا نی دشک‌ کشتی
ولی مه شیک‌ میام با یه کت شلوار مشکی
پروازو بلدم اصن کولم باشه سنگین
من‌ تیپم‌ سیاهه نمیزارم خاکیش‌ کنن
واسه زمین‌ زدن‌‌ من باید قرانو حفظ کنن
من کشیدم ا دهن‌گرگ تا معده رو سیر کنم
من‌نموندم‌ منتظر مث تو بهم‌ کمک کنن
غاری که میترسی از اینکه واردش بشی
دقیقا همون گنجیو در اعماقش داره
که تو سالهاس داری به دنبالش میگردی
نموندم‌ منتظر زدم‌ ورق تقدیر
همه جا سیاه بود نرفت تو کتم‌ تسلیم
سرد بود دستامو با دهنم دادم‌ گرمی
صبر کردم همش واسه‌ موقعیت عالی
منم مث تو بگایی شروع کردم اول
هر وقت لطفی کردم پشتم حس شده یه خنجر
جنگله جنگیدم برا بقاییی نسلم
بخور تا خورده نشی همون حرفه هیچکس
خوابیدم وقتی تازه ا خواب بیدار شدی
من میگیرم انرژیمو ا کره خاکستری
وقتی ذهنم خسته بودو نداشت کششی
فهمیدم 40 درصد ا مغز شده درگیر
نتجیه میگیرم هنوز 60 درصد مونده
میخوای ادامه بدی یا بشینی یه گوشه
هان میخوای بشینی ی گوشه
منم گفتم خدا دوره از منو هدف
ولی هر دفعه حس کردم خوارش روی گردن
نمیدونی چقد جلو عقب کردم اصلا
تنظیم‌ نشد دادم دست خودش ا سر
خودم یه گوشه تلاش برا نفر اول
امکانات نیسته ولی مغزم هستش باز تر
کندالینی تو راهه برسه به مغزم
بهم احترام بزار که من فقط راهشو رفتم
هویت دادن‌ خود با بدن یعنی دوگانگی
و عدم هویت با بدن یعنی یگانگی
و تو بیدار شو از این خوابه ویرانگی
میخوام بشورم چشارو تغییر بدم دیدگامو
بشم‌ همونی که 5 سانت عقب گیچگاته
جوری گام بردارم ریتمش بده سرگیچه
میخوام‌ تک بپرم نباشه دورم پرپاچه
ببین نیاز نی‌ به کسی خودم معلم خودم
دیگه فاش نمیشه رازی که بعد سیلشو بخورم
که بعد قضاوتم‌ کنن شاخه شاخه مو بکشنن
نه نه نه دیگه اون امیر مرد الان اولویت منم